فروردین 91-قسمت 2
سبزوار كه بوديم هوا خيلي عالي بود. هوايي شبيه اواخر بهار تبريز. مانيسا حياط خونه آقاجون رو خيلي دوست داشت. خانوم خانوما ابراز تمايلش رو گاهي با دردر گفتن و البته گاهي هم با عصبانيت بروز مي داد و به اين ترتيب روزي چند ساعتي رو تو حياط سر مي كرد.
بقیه در ادامه مطلب ...
يه روزي از اون روزها بابايي ما رو برد شهربازي سبزوار. پارك زيبايي بود.
عکسی که من از مانیسا و بابایی گرفتم:
سبزوار که میریم سعی می کنیم کاملا خودمون رو از شلوغی شهر تبریز و مشغله های فکری مون فاصله بدیم و به کارهایی بپردازیم که به طور معمول فرصتش رو نداریم. این روند رو برای مانیسا هم شروع کردیم و ایشون سوار موتور شدند!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی