مانيسامانيسا، تا این لحظه: 13 سال و 26 روز سن داره

دختر باران

بهار 92

اين پست مروري بر فعاليتهاي مانيساي دوساله ما در بهار 92 داره.    مانيسا تو كنده درخت نشسته و داره با تراشه هاي پوسيده بازي مي كنه. زمانيكه ماماني مشغول آشپزيه مياد و تو كابينت ها سرك ميكشه.  مانيساي مهربون عاشق بچه هاست و هر جا بچه اي ميبينه زود مي ره سمتش سلام مي كنه و خودشو معرفي ميكنه: "من نيني مانيسا" مانيسا در حال تماشاي كارتون تام و جري مانيسا تو درياي شمال مانيسا سوار بر اسب در سرعين ...
25 تير 1392

كوچه

بي تو مهتاب شبي باز از آن كوچه گذشتم همه تن چشم شدم خيره به دنبال تو گشتم شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم، شدم آن عاشق ديوانه كه بودم     در نهانخانه ي جانم گل ياد تو درخشيد باغ صد خاطره خنديد ... عطر صد خاطره پيچيد     يادم آمد كه شبي با هم از آن كوچه گذشتيم پرگشوديم و در آن خلوت دلخواسته گشتيم ساعتي بر لب آن جوي نشستيم تو همه راز جهان ريخته در چشم سياهت من همه محو تماشاي نگاهت    آسمان صاف و شب آرام بخت خندان و زمان رام خوشه ماه فرو ريخته در آب شاخه ها دست برآورده به مهتاب شب و صحرا و...
20 آذر 1391

پسر عمه تو راهه

ان شاا... تا يه هفته ديگه ني ني عمه محبوبه (پرهام جان) پا مي ذارن تو دنيا. واي كه چه لحظه شيرينيه! ماكه داريم لحظه شماري مي كنيم گل پسرو ببينيم.  
18 آذر 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دختر باران می باشد